اعتماد به نفس در روانشناسی
تغییر افکار
۲۱ شهریور ۱۴۰۴
زمان مطالعه:
دقیقه

آیا میتوان افکار را تغییر داد؟

تا چشم کار می‌کند، رنگ سبز. معجزه‌ی آب، زنده کردن دشت خشک و خاکی‌رنگ بود. ترکیب رنگ آبی آسمان که در انتهای افق به شاخه‌ی درختان سر به فلک کشیده دست می‌کشد، و درختان سرسبز و پرتراکمی که موهای خود را به نوازش آسمان آبی سپرده‌اند، صحنه‌ای شگرف ساخته‌اند. ارتفاعات سمت چپ، با ابرهای متراکم بالای آن، نوید دشتی سرسبزتر را می‌دهند. با پروازی رو به خورشید درحال غروب، پر می‌کشم؛ اما در آن‌سوی کوه‌های مرتفع، جز خشکی، چشمانمان نظاره‌گر چیز دیگری نیست. با هر حسابی، دشت‌های آن‌طرف ارتفاعات باید سرسبزتر می‌شدند.
رطوبت باغ‌های پُرمیوه‌ی این‌سو، باید آن‌جا را نیز شاداب می‌کرد، نه یک بیابان خشک و خالی! صدای غرش رودخانه توجهم را جلب می‌کند. پایین ارتفاعات را می‌بینم؛ در مسیری پلکانی، آب پُرخروش و کف‌کرده به پایین دشت سرازیر است. حالا فهمیدم؛ این کوه‌های سنگی و سخت، راه آب را بر دشت وسیع غربی بسته بودند، و دشت، در تشنگی جوی باریکی از آب، می‌سوخت.
چنین کوه‌ها و دره‌هایی در دنیای ذهن ما نیز وجود دارند؛ سنگ‌هایی که سالیان سال، با فشار گسل آسیب‌ها و تلخی‌ها شکل گرفته‌اند و حالا تعیین‌کننده‌اند؛ تعیین‌کننده‌ی مسیر حیات، مسیر فکر و ادراک. الگوهای شکل‌گرفته در ذهن ما، با هدایت افکار و اطلاعات، باعث می‌شوند مجالی برای نگاه نو، متفاوت و شاید سالم نباشد. این الگوها طی سال‌ها تثبیت شده‌اند و انرژی افکار ما را در مسیر غلط خود به گروگان گرفته‌اند؛ برداشت‌های پیاپی و غلط از موقعیت‌های مشابه. در روان‌شناسی به این پدیده Cognitive entrenchmentمی‌گوییم؛ مسیرهای بادوام ذهنی که با تغذیه و تداوم همیشگی در ذهن ما، راه را بر بقای هرگونه ادراک متفاوت و اندیشه‌ی جدید بسته‌اند. دره‌ای که حیات را از ما گرفته و اجازه‌ی نگاهی نو به زندگی نمی‌دهد. جریان افکار، در این مسیر غلط و بادوام، همواره تلخی را به کام جان ما جاری می‌سازد. «من بی‌ارزشم»، «من موفق نمی‌شوم»، «من نمی‌توانم». این‌ها دره‌های تاریکی‌ هستند که در ذهن ما ساخته شده‌اند، و خروج از آن‌ها کار ساده‌ای نیست. هدف روان‌درمانی، شکستن این صخره‌ها و جاری ساختن حیات به جلگه‌های سالم ولی تشنه‌ی ذهن ماست.

چگونه میتوان از منفی بافی خلاص شد؟

بطور کلی برای تغییر این شیارهای ذهنی تمرین و تلاش زیادی لازم است؛ تلاش برای ایجاد نگاه نو، دیدن نتایج نگاه جدید و تقویت آن.

اولین نکته برای رهایی از منفی بافی توانایی شناسایی افکار منفی‌ست. خیلی از افراد تفاوتی میان افکار منفی و حقیقت نمی‌بینند؛ پس باید افکار را عین و مطابق واقعیت ندانیم، بلکه هر فکر صرفا یک فکر است؛ یعنی برداشت و تصویری ذهنی از یک فرد یا واقعه یا آینده. جایگاه فکر را به خوبی بشناسیم و سپس با تکنیک های تخصصی مدیریت افکار از آنها رهایی یابیم.

علی صدوقی